در اوایل دهه ۱۹۶۰ فریز فرلنگ و دیوید دپاتی شرکتی تاسیس کردند به نام: دپاتی و فرلنگ اینترپرایزز روزی بلیک ادواردز(کارگردان فیلمهای پلنگ صورتی با حضور پیتر سلرز) به دپاتی پیشنهاد کرد از شخصیت پلنگ صورتی طرحی دراندازند که در عنوان بندی یکی از فیلمهای این مجموعه بکار گرفته شود. دپاتی و دستیارانش قریب به ۱۰۰ طرح از این شخصیت در انداختند و عاقبت همین شیر کوهی لاغر اندام صورتی مورد توجه قرار گرفت. این طرح اصلی از آن شخصی بود به نام هالی پرات.
این تکه کوچک روی یکی از فیلمهای پلنگ صورتی با حضور این شخصیت کارتونی قرار گرفت و بسیار مورد توجه بینندگان قرار گرفت. اینجا بود که فریز و دپاتی عزم خود جزم کردند که یک سریال کارتونی از این شخصیت بوجود آورند. البته فریز اوایل ناراضی بود و وقتی صحبتهای دپاتی با هرالد میریش و رضایت یونایتد آرتیست به نتیجه مطلوب رسید او هم در میدان بود. آنها تصمیم گرفتند ۱۵۶ قصه را از این مجموعه بسازند و البته تعهد شد ۲۵ درصد فروش به دپاتی و فریز بازگردد.
اولین قسمت این مجموعه (همان قسمت که پلنگ صورتی با شخصیتی دیگر سر رنگ خانه دعوا دارند) برنده اسکار ۱۹۶۴ شد و گروه با عزمی راسختر هر ماه یک قسمت از این مجموعه را تولید کرد که در سراسر جهان و بویژه اروپا با استقبال خیره کنندهای روبرو شد
آهنگ این کارتون همان موسیقیای است که هنری مانچینی پیشتر برای سری فیلمهای پلنگ صورتی ساخته بود. یک آهنگ فوق العاده که سالهای سال در آموزشگاههای موسیقی و هنری اروپا به دانشجویان تدریس شده و میشود
اگر چه پيتر سلرز با آن باراني سفيدرنگ مسخره خود جانتازهاي به شخصيت «پلنگ صورتي» در دنياي سينما داد و در دهههاي 60 و 70 ميلادي در مجموعه فيلم دنبالهدار پلنگصورتي در نقش بازرس كلوزو ايفاي نقش كرده ولي شهرت پلنگ لاغر و قدبلند صورتي كارتوني تلويزيوني پلنگ صورتي بسيار بيشتر از اين كمدين كهنهكار انگليسي است.
از بليك ادواردز، كمديساز معروف سينما به عنوان پدر معنوي سينمايي پلنگ صورتي اسم ميبرند،زيرا وي كارگردان تعداد زيادي (موفق، پرفروش و منتقدپسند) از فيلمهاي سينمايي پلنگ صورتي است ولي شايد كمتر كسي از بين تماشاگران تلويزيون، نام خالقان اصلي مجموعه كمدي و انيميشن پلنگ صورتي را بداند يا به خاطر داشته باشد.
براي تماشاگران رسانه تلويزيون آنچه از كليت اين مجموعه به ياد آورده ميشود، چهره خمار و نگاه احمقانه و سراسر پرسش پلنگ صورتي است كه در هر اپيزود آن يكسري دسته گل بانمك به آب ميدهد.
شايد خود خالقان اين مجموعه كلاسيك و پربيننده تلويزيوني هم ترجيح بدهند تماشاگران تلويزيوني چهره پلنگ صورتي را به ياد داشته باشند تا نام فيلمهايي را كه براساس اين شخصيت ساخته شده است.
مجموعه تلويزيوني ـ انيميشني پلنگ صورتي اولين بار در دهه 60 ميلادي توليد شد و به روي آنتن رفت و خيليسريع تبديل به يكي از محبوبترين و پربينندهترين كارهاي تلويزيوني شد.
استقبال تماشاگران از بازيگوشيهاي خندهدار پلنگ صورتي كارتوني به قدري بالا بود كه منتقدان تلويزيوني بسرعت به آن لقب يك اثر كلاسيك تلويزيوني دادند.
تهيهكننده اين مجموعه واحد تلويزيوني كمپاني متروگلدوين ماير (امجيام) بود كه توليد آن را به درخواست و اصرار ديويد اچدپاتيه در دستور كار قرار داد. دپاتيه و فريتس فرلنگ، دو خالق اصلي مجموعه انيميشني پلنگ صورتي هستند.
مسوولان كمپاني امجيام در آن زمان بر اين باور بودند كسي از بين بينندگان كودك و نوجوان تلويزيوني، از يك شخصيت كارتوني و ماجراجوييهاي وي استقبال نخواهد كرد.
به همين دليل، زماني كه پخش مجموعه با استقبال بالاي عموم تماشاگران ـ نه فقط كودكان و نوجوانان كه همچنين تماشاگران بزرگسال ـ روبهرو شد، مسوولان اين كمپاني تعجب و شگفتي خود را از اين استقبال پنهان نكردند.
هنري ماچيني آهنگساز هم آهنگ ويژهاي براي متن اين مجموعه تصنيف كرد كه خيلي زود شهرت جهاني پيدا كرد و ورد زبان عموم مردم و تماشاگران شد.
اپيزود پلنگ صورتي، ششم سپتامبر 1969 به روي آنتن رفت و تماشاگران تلويزيون، موجود بدقوارهاي را در نقش اصلي قصه ديدند كه حتي طريقه درست راهرفتن را نيز نميدانست! اين حيوان صورتيرنگ در خونسردي كامل و بدون اين كه حالت چهرهاش در موقعيتهاي گوناگون تغيير كند، دست به كارهايي ابلهانه ميزندكه باعث خنده ميشود.
اين پلنگ خونسرد هيچ تلاشي نميكند كه كارهايش را درست انجام دهد و تضاد بين واقعيت موجود و اقدامات عجيب و غريب او، موقعيتهاي خندهدار و جذابي خلق ميكند كه تماشاگران را طرفدار اقدامات غيرقابل توجيه اين شخصيت ميكند.
توليد و پخش اين مجموعه انيميشن تا سال 1979 (به مدت 10 سال) ادامه پيدا كرد و در تمام اين سالها، شخصيت پلنگ صورتي بهعنوان شخصيت اصلي با ماجراجوييهاي مختلف و متفاوتي دست و پنجه نرم كرد.
در تمام اين مدت شروع مجموعه با يك صحنه زنده (و نه انيميشن) بود كه در دل آن، شخصيت كارتوني پلنگ صورتي از داخل يك ماشين واقعي پياده شده و راهي ماجراجوييهاي تازه خود ميشود.
موفقيت اين مجموعه به قدري بالا بود كه براي اولين بار در تاريخ رسانه تلويزيون آمريكا، دو شبكه تلويزيوني اقدام به پخش آن كردند.
اولين اپيزود پلنگ صورتي كه به روي آنتن رفت، شخصيت بازرس را نشان ميدهد كه به واسطه ورود پلنگ صورتي، به صورت ساندويچشده درميآيد.
در اولين اپيزودهاي مجموعه، پلنگ صورتي و بازرس دو شخصيت مستقل بودند كه هريك ماجراجوييهاي خاص خود را به صورت مستقل و مجزا داشتند، اما بتدريج اين دو شخصيت وارد دنياي يكديگر شده و در ارتباط باهم قرار گرفتند.
در تمام اپيزودهاي 30 دقيقهاي مجموعه، ماروين ميلر به عنوان راوي ماجرا حضور داشت و بيرون از كادر دوربين به توصيف رويدادهاي قصه ميپرداخت.
صحبت مستقيم و رودرروي او با پلنگ صورتي ـ و واكنشهاي اين شخصيت به حرفهاي او ـ از جمله ابتكارات تازهاي بود كه بسيار به مذاق تماشاگران خوش آمد.
نوآوري ديگر اين مجموعه، اين بود كه در لابهلاي قصههاي پلنگ صورتي و بازرس، قطعات كوتاهي گنجانده شد كه اختصاص به شخصيتهاي جديد و مستقل داشت. شخصيتهايي مثل مورچهخوار هم به واسطه مجموعه پلنگ صورتي به چهرههايي محبوب و سرشناس درآمدند.
در سال 1976، زمان اپيزودهاي مجموعه از نيم ساعت به 90 دقيقه افزايش يافت و اين مساله، حكايت از موفقيت كلان آن ميكرد.
اين بار، بخشهاي زنده هم به انيميشن اضافه شد. لني شولتز، كمدين سرشناس تلويزيوني در قسمت زنده مجموعه، شوخيها، نامهها و ديدگاههاي تماشاگران را با بياني جذاب ميخواند.
اما اضافه شدن بخش زنده به پلنگ صورتي با استقبال روبهرو نشد و مدتي بعد دوباره اين مجموعه در سال 1977 به حال و هواي 30 دقيقهاي و كاملا انيميشني خود برگشت.
از همان ابتداي پخش پلنگ صورتي، پس از اقدامات خندهدار شخصيتهاي مختلف قصه صداي خنده دستهجمعي در فضا طنينانداز ميشد.
اين اقدامي بود كه در آن دوران بسياري از مجموعههاي كمدي و كودكانه تلويزيوني انجام ميدادند، اما پلنگ صورتي آن را به شكل تازهاي به تماشاگران تلويزيوني ارائه كرد.
اپيزودهاي مختلف پلنگ صورتي خيلي زود در اواخر دهه 70 ميلادي به صورت ويدئوهاي پرطرفدار وارد بازار ويدئو شدند.
رسانه تلويزيون بيشتر كشورهاي جهان هم همزمان با پخش آن در شبكههاي NBC و ABC اقدام به خريد و پخش آن كردند.
اين مجموعه از دهه 80 تا امروز، بارها و بارها از شبكههاي تلويزيوني كشورهاي مختلف جهان به روي آنتن رفته و منتقدان تلويزيوني از آن به عنوان يك اثر ماندگار ياد ميكنند.